Sunday, 29 September 2013

تعميد روح يعني چه ؟

تعميد روح يعني چه ؟

مقدمه
تکلم به زبانها پديده‌اي است که امروزه مسيحيان از هر فرقه و شاخه‌اي با آن آشنايي دارند. آناني که به زبانها تکلم مي‌کنند، معتقدند که برکتي خاص را طبق "تعليم صريح" کتاب‌مقدس از خدا دريافت داشته‌اند؛ آناني که چنين تجربه‌اي را ندارند، يا خود را از اين برکتي خاص محروم مي‌شمارند، يا آن را تحقير مي‌کنند، يا شيطاني‌اش به‌حساب مي‌آورند. به هر حال، واقعيت اين است که مسأله تکلم به زبانها براي مسيحيتِ روزگار ما تبديل به معضلي شده که بايد پاسخي براي آن يافت 
هدف ما در اين مقاله اين است که پيش از هر چيز، از تعليم کتاب‌مقدس در اين زمينه دقيقاً آگاهي بيابيم، اما تا آنجا که ممکن است، به‌دور از تعصب و به‌دور از افراط و تفريط، که اميدواريم خدا در اين امر ما را هدايت فرمايد و مؤيد سازد. سپس مي‌کوشيم به اين امر بپردازيم که آيا معتقدان به امر تکلم به زبانها در ادعاهاي خود محق هستند يا نه؛ و اگر هستند، تا چه حد 
پيروان نهضت‌هاي پنطيکاستي و کَريزماتيک به‌گونه‌اي راسخ بر اين باورند که آنچه مي‌کنند، دقيقاً ادامه راه رسولان و کتاب اعمال رسولان و کلاً مسيحيت دوره عهدجديد است. لذا بهترين نقطه آغاز اين است که تعليم کتاب‌مقدس، خصوصاً عهدجديد را در اين زمينه، مورد بررسي و مداقه قرار دهيم 
طرح مسأله
در کتاب اعمال رسولان، در سه مورد مشخص ذکر شده که مسيحيان اوليه، به‌هنگام دريافت روح‌القدس، به زبانهاي بيگانه سخن مي‌گفتند. به شهادت تاريخ کليسا، اين پديده تا حدود اواخر عهد رسولان و نيز قرن اول ميلادي ادامه داشت، اما از قرن دوم ميلادي به‌تدريج از ميان رفت. تا اينکه در سالهاي نخستين قرن بيستم، بين سالهاي 1901 تا 1909، نهضت جديدي از لوس‌آنجلس در آمريکا به‌وجود آمد که اين عقيده را ترويج مي‌کرد که هر ايماندار بايد تجربه ديگري علاوه بر تجربه توبه و ايمان و غسل تعميد به‌دست آورد، به‌نام "تعميد روح‌القدس" که يگانه نشانه آن، تکلم به زبانها است. اين نهضت که بر تقدس و بشارت تأکيد زيادي مي‌گذارد، خيلي سريع در سراسر جهان انتشار يافت و به نهضت پنطيکاستي مشهور گشت 
در دهه‌هاي 60 و 70 قرن بيستم، اين نهضت به کليساهاي سنتي، نظير کليساي انگليکن و کاتوليک راه يافت. امروزه در ميان کاتوليکها، تعداد بسياري از مسيحيان، ضمن پايبندي به عقايد سنتي خود، اين پديده را نيز تجربه کرده‌اند. در دهه‌هاي 80 و 90 قرن بيستم نيز جريانات جديدي به‌وجود آمد، نظير "نهضت وين‌يارد"، که معتقد به عطاهاي روح‌القدس، از جمله تکلم به زبانها، مي‌باشند، اما تکلم به زبانها را يگانه نشانه تعميد روح‌القدس به‌شمار نمي‌آورند، بلکه آن را صرفاً يکي از عطاهاي روح‌القدس (مذکور در اول قرنتيان 12-14) مي‌دانند 
در نتيجه، بايد از هم‌اکنون اين دو نهضت را از يکديگر متمايز کنيم: يکي نهضت پنطيکاستي است که معتقد است که ايمانداران بايد برکت دومي را به‌نام تعميد روح‌القدس تجربه کنند که يگانه نشانه آن، تکلم به زبانها است؛ ديگري انواع نهضت‌هاي کَريزماتيک است که معتقدند که ايمانداران مي‌توانند امروزه انواع عطاهاي فوق‌طبيعي روح‌القدس، از جمله زبانها، را تجربه کنند. در نظر اينها، تکلم به زبانها، يگانه نشانه پري روح‌القدس نيست. پيروان اين دو نهضت ممکن است با يکديگر تداخل بيابند 
البته نبايد ناگفته بماند که طبق اصول اعتقادي اين نهضت‌ها، هيچ ايمانداري نيست که روح‌القدس در او حضور و سکونت نداشته باشد؛ همه اين نهضت‌ها مي‌پذيرند که هر که به مسيح ايمان مي‌آورد، در اثر کار الزام‌آورِ روح‌القدس مي‌تواند به ايمان بيايد. اما اينها معتقد به اينند که ايماندار بايد از "برکت دوم" نيز برخوردار شود 
اين نکته را نيز بايد تذکر داد که همه مسيحيان در تمام دوره‌هاي تاريخ کليسا، معتقد به تعميد به روح‌القدس بوده‌اند. اما به شهادت تاريخ کليسا، اين تجربه را همزمان مي‌دانستند با توبه و ايمان يا با غسل تعميد، يا نهادن دستهاي کشيش بر سر ايماندار بعد از غسل تعميد. امروزه، در کليساهاي سنتي نيز همين روال ادامه دارد. در نتيجه، هيچ فرقه مسيحي را نمي‌توان يافت که به تعميد روح‌القدس اعتقاد نداشته باشد 
حال بايد ديد که کتاب‌مقدس در اين زمينه چه مي‌گويد. آيا واقعاً تکلم به زبانها يگانه نشانه تعميد روح‌القدس است؟ آيا ايمانداران بايد امروز نيز مانند زمان رسولان بايد به‌هنگام دريافت روح‌القدس، به زبانها تکلم کنند؟ آيا تکلم به زبانها امري است اساسي و حياتي؟ زبانها چه نقشي در زندگي روحاني ايماندار ايفا مي‌کنند؟ اين زبانها چه هستند، زبانهاي انساني يا زبانهاي فرشتگان؟
با اين مقدمات، به بحثي تفصيلي در مورد مسأله زبانها در کتاب‌مقدس و در روزگار خود مي‌پردازيم.
زبانها در کتاب‌مقدس
در عهدعتيق
در عهدعتيق هيچ اشاره‌اي به "تکلم به زبانها" نشده. اما چند مورد مشخص هست که توجه به آنها به روشن شدن مطالب عهدجديد و تجربه صدر مسيحيت کمک مي‌کند 
نخستين اشاره به عطاي فوق طبيعي که بر اثر ريزش روح‌القدس پديد آمد، در کتاب اعداد 11: 23-29 يافت مي‌شود. در اين ماجرا، مشاهده مي‌کنيم که 70 نفر از مشايخ قوم اسرائيل در اثر ريزش روح‌القدس، شروع به "نبوت" کردند، يعني مطالبي را در ستايش خدا بيان مي‌کردند که حالتي فوق طبيعي داشت 
مورد دوم روشنتر است. شاؤل، نخستين پادشاه قوم اسرائيل، پس از آنکه در نافرماني از خدا گرفتار آمد، کمر به قتل داود بست. او زماني که در تعقيب داود بود، دانست که او در نايوتِ رامه، نزد سموئيل و ساير انبيا به‌سر مي‌برد. لذا سه دسته قاصد به دفعات مختلف به آنجا گسيل داشت. اما هيچيک از آنها باز نگشتند، چون به محض رسيدن به محل، روح خدا بر آنان مي‌ريخت و ايشان شروع به "نبوت" مي‌کردند. سرانجام شاؤل خود عازم آن محل شد. وقتي نزديک رسيد، روح خدا بر او نيز ريخت و او شروع به "نبوت" کرد، طوري که با حالتي پشيمان نزد پايهاي سموئيل نبي افتاد. خارق‌العاده بودن اين ماجرا از اين امر درک مي‌شود که شاهدان همگي متعجب شدند که شاؤلِِ شرور نيز نبوت مي‌کند. براي آنان مسجل بود که گفته‌هاي ستايشيِ شاؤل در مورد کارهاي عظيم خدا، خارج از توان و تسلط خودِ او مي‌باشد 
در اين دو ماجرا، اشخاصي که روح‌القدس بر آنان قرار مي‌گرفت، به زبان مادري خود "نبوت" مي‌کردند، يعني مطالبي را در وصف عظمت خدا بيان مي‌داشتند و او را مي‌ستودند 
شايد نکته بسيار مهم در عهدعتيق در مورد زبانها و نبوت و عطاهاي فوق‌طبيعي روحاني، پيشگويي يوئيل نبي مي‌باشد که مي‌فرمايد: "و بعد از آن، روح خود را بر همه بشر خواهم ريخت و پسران و دختران شما نبوت خواهند نمود و پيران شما و جوانان شما رؤياها خواهند ديد. و در آن ايام روح خود را بر غلامان و کنيزان نيز خواهم ريخت" يوئيل 2: 28 و 29
اهميت اين پيشگويي را اينچنين مي‌توان بيان داشت. طبق نمونه‌هايي که آورديم (از هفتاد شيخ در روزگار موسي و از شاؤل)، مي‌توان گفت که عطيه‌هايي نظير نبوت کردن (بيان امور الهي و ستايش خدا تحت سلطه روح‌القدس)، به هر کسي عطا نمي‌شد، بلکه خاص انبيا بود، بگونه‌اي که اگر کسي به‌غير از گروه انبيا نبوت مي‌کرد، مردم آن را امري غريب مي‌پنداشتند. اما اينک يوئيل پيشگويي مي‌کند که روزي فرا خواهد رسيد که پسران و دختران اشخاص معمولي، پيران و جوانان، و غلامان و کنيزان، يعني مردمان از هر جنسيت و طبقه‌اي، روح خدا را دريافت خواهند کرد و نبوت کرده، رؤيا خواهند ديد، يعني همان کاري که فقط انبيا انجام مي‌دادند. طبق فرمايش پطرس رسول، اين پيشگويي در روز پنطيکاست جامه عمل پوشيد اعمال 2: 14-21
در عهدجديد: فقط در دو بخش
در هر چهار انجيل، يحيي تعميددهنده خدمت خود را با اين وعده آغاز مي‌کند که چون آن شخص موعود ظهور کند، او مردمان را "به روح‌القدس و آتش تعميد خواهد داد". اما يحيي هيچگاه نفرمود که اين امر عملاً به چه نحو و به چه شکلي تحقق خواهد يافت. تا اينکه عيد پنطيکاست فرا رسيد.
در عهدجديد، دو بخش مشخص وجود دارد که در باره تکلم به زبانها سخن مي‌گويد. در هيچ جاي ديگري از عهدجديد (به استثناي مرقس 16: 17 که اين آيه هم متعلق به متن اصليِ اين انجيل نيست)، به غير از اين دو بخش، در خصوص تکلم به زبانها بحثي به‌عمل نيامده. اين بخشها، يکي کتاب اعمال رسولان است و ديگري، اول قرنتيان فصل‌هاي 12 تا 14?
امروزه، تمامي مباحثي که در مورد مسأله تکلم به زبانها مطرح مي‌شود، فقط و فقط مبتني است بر اين دو بخش. اما، در اينجا و از همينجا بايد يک نکته بسيار مهم را تذکر دهيم: زبانهايي که در کتاب اعمال رسولان مطرح است، مربوط مي‌شود به موضوع دريافت روح‌القدس يا "تعميد روح‌القدس"؛ اما زبانهايي که در اول قرنتيان 12-14 مطرح است، مربوط به موضوع "عطاهاي روح‌القدس" مي‌شود، و اين موضوعي است کاملاً متفاوت. لذا بايد اين دو بخش (يعني اعمال و اول قرنتيان) را به‌طور مجزا بررسي کرد و توجه داشت که موضوع بحث، گرچه هر دو به "زبان" اشاره دارند، کاملاً در عرصه‌هاي متفاوت قرار دارند. پس نخست به بررسي مسأله زبانها در کتاب اعمال رسولان مي‌پردازيم

No comments:

Post a Comment