Wednesday, 12 February 2014

لطف الهی

لطف الهی
فیض و لطف الهی مفاهیم دیگری نیز از جمله بخشش، نجات، تجربۀ حیات، توبه و محبت خدا را در بر می‌گیرد. واژۀ عبری آن به معنای "وفاداری" و یا "محبت پابرجای"، محبوب به محبوبۀ خویش است. لطفی که محبوبه شایستگی دریافت آن را ندارد زیرا که همیشه علیه محبوب خود طغیان کرده است اما دلدار برای عشق و لطف خود دلایلی دارد که دلداده از آن بی‌خبرست. لطف الهی همیشه فراتر از بایدهای اخلاقی و ضوابط مذهبی عمل کرده است (تثنیه ۷:‏۷ و ‏۸). در نوشته‌های انبیا قلب و روح تازه، ثمرۀ لطف خداست (حزقیال ۳۶:‏۲۶ ؛ ارمیا ۳۱:‏۳۱-۳۴).
پاسخ طبیعی شخصی که از لطف الهی بهره‌مند می‌شود تجلی آن به دیگران است (تثنیه ۱۶:‏۱۱-۲۴:‏۱۹). لطف و فیضی که تنها اهل خانۀ خدا را در بر نمی‌گیرد بلکه جهان‌شمول است. عیسای مسیح در مَثَل سامریِ نیکو به شاگردان خود آموخت که در نمایاندن لطف و فیض الهی حتی از چارچوب‌های اعتقادی خود خارج شوند و به آنانی که به اصطلاح در زمرۀ "بیگانگان" قلمداد می‌شوند رحمت و لطف نشان دهند.
تجلی لطف الهی در گفتار، پندار و کردار تحقق می‌یابد. اگر در گفتار، و یا حتی در پندار ادعای برخورداری از لطف الهی را داریم اما در عمل و کردار آن را نشان نمی‌دهیم، کلام خدا اصالت چنین لطفی را زیر سؤال می‌برد (اول یوحنا ۳:‏۱۷ و ‏۱۸).
ایمان، واکنش انسان به لطف الهی است (رومیان ۵:‏۲ و ۱۰:‏۹ ؛ افسسیان ۲:‏۸) که خود را با نشان دادن محبت به دیگران به اثبات می‌رساند (غلاطیان ۵:‏۶). تار و پود مذهب کتاب‌مقدس ریشه در لطف و بزرگواری خدا دارد و بدون آن در واقع انجیل و خبر خوشی وجود ندارد.

No comments:

Post a Comment