Friday, 20 December 2013

هدیۀ خدا

هدیۀ خدا

ایام کریسمس، ایام خجسته‌‌ای است که مردم در نقاط مختلف جهان آن را جشن می‌‌گیرند. مخصوصاً رسم است که در این ایام به یکدیگر هدیه می‏دهند. در روزهای کریسمس، به‏خصوص در کشورهای غربی، مغازه‏ها و فروشگاه‏های مختلف مدام در تبلیغات‌‌شان از ما می‌‌خواهند که‏ هدایای خود را از آنها تهیه کنیم.
مردم هم با ذوق و شوق فراوان در این روزهای سرد زمستانی به‏ خرید می‏روند و بسته به‏ توانایی مالی‌‌شان هدایایی برای اعضای خانواده‏، فامیل و دوستان خریداری می‌‌کنند تا در روز کریسمس به ‏هم بدهند و یکدیگر را شاد سازند.
اما آیا تا به حال از خود پرسیده‌‌اید که به ‏چه دلیل مردم در ایام کریسمس به‏ یکدیگر هدیه می‏دهند؟ در جشن‌‌های مختلف نظیر تولد، نامزدی، ازدواج و غیره طبیعی است که مردم به مناسب آن رویداد به کسی که جشن به افتخار اوست هدیه می‏دهند. اما تنها در جشن کریسمس است که مردم به‏ مناسبت تولد یک نفر، از کوچک و بزرگ به هم هدیه می‏دهند. چرا؟
به‏راستی کریسمس چه رویدادی است که مردم سالیان متمادی در این ایام بهترین هدایای خود را با شادمانی به‏ یکدیگر می‌‌د‏هند؟ چه اتفاقی در این ایام افتاده که اینقدر مهم و شادی‌‌بخش است؟
انجیل یا کتاب‌‌مقدس مسیحیان، کریسمس را این طور برای ما تعریف می‏کند: کریسمس یعنی داستان هدیۀ خدا به ما.
خالق کل عالم هستی، او که ما را آفرید، در کریسمس بهترینِ خود را به ما انسان‏های خاکی هدیه داد. شاید به همین دلیل است که مردم در این ایام به‏ یکدیگر هدیه می‏دهند، هرچند بسیاری نمی‏دانند منشأ و سرآغاز این بخشش از کجا بوده است.
 بسیاری از مردم بر این باورند که خدا هر روزه هدایای باارزشی به ما ارزانی می‏دارد. هدایایی مانند سلامتی، تندرستی، آفتاب، باران، دوستان، برکت، محافظت و غیره. درست است که خدا از پرتو فیض بیکران خود هدایای فراوانی را در اشکال گوناگون به ‏ما عطا می‏کند، اما او در کریسمس بهترین و عالی‏ترین و گرانبها‏ترین هدیه خود را به بشر خاکی عطا فرمود، هدیه‏ای که تاریخ جهان و زندگی انسان‏ها را دگرگون ساخت، هدیه‏ای که برای خدا عزیزترین و باارزش‏ترین بود.
این هدیه چه بود؟

۱-‏‏‏‏‏‏‏ هدیۀ خدا برای ما در کریسمس

ما معمولاً به کسی هدیه می‌‌دهیم که واقعاً او را دوست داریم. البته ممکن است برای ادای تکلیف هم به دیگران هدیه بدهیم، ولی چنین هدیه‌‌ای مطمئناً بهترین هدیه ما نخواهد بود. اگر نسبت به کسی واقعاً محبت داشته باشیم، چه از بین اعضای خانواده و چه از دوستان و فامیل، سعی خواهیم کرد از بهترینِ خود برایش مایه بگذاریم. در هدیه دادن است که عشق و محبت نامرئیِ درون ‏ما نسبت به طرف مقابل که دوستش داریم، مرئی و قابل‌‌رؤیت می‏شود و او پی خواهد برد که در قلب ما چه احساسی نسبت به او وجود دارد.
خدا نیز که ما را بی‌‌نهایت دوست دارد، محبت عمیق خود نسبت به ما را در عمل و با دادن هدیه‏ای با‏ارزش به ما نشان داد. پیامی را که بر روی کارت این هدیه نوشته شده است، در انجیل یوحنا فصل ۳، آیه ۱۶ می‌‌توان یافت: «خدا جهان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر کس که به ‏او ایمان بیاورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودان یابد.»
خدا انسان را آفرید تا با او در ارتباط باشد و محبتش را به او بشناساند. خلقت انسان ناشی از فزونی محبت و فیض خدا بود. اما در عین حال، محبت عظیم خدا نسبت به انسان ایجاب می‌‌کرد که او را نه به‌‌صورت یک رباط، بلکه با اراده آزاد خلق کند و این حق انتخاب را به انسان بدهد که محبت او را بپذیرد یا رد کند. متأسفانه انسان تصمیم گرفت با نااطاعتی از ‏خدا، محبت او را رد کند، و به خدا پشت نماید. گناه نااطاعتی انسان دل پر مهر خدا را جریحه‌‌دار کرد، و از آنجا که ذات مقدسش به هیچ وجه تحمل گناه را نداشت، دیگر نمی‌‌توانست اجازه دهد انسان آزادانه در حضور قدوس او بسر ببرد. بدین ترتیب انسان با انتخاب طریق گناه از حضور خدا رانده شد، و شکافی عمیق میان او و خدا ایجاد گردید. این شکاف و جدایی روز به روز عمیق و عمیق‏تر گردید، تا جایی که امروزه بسیاری از مردم خدای حقیقی را نمی‌‌شناسند، نمی‌‌دانند برای چه خلق شده‌‌اند، یا پس از مرگ به کجا خواهند رفت. آنان نیاز باطنی انسان به خدا را با ابداء خدایانی دروغین نظیر پول، باورهای غلط، و مکاتب و ایدئولوژی‏های باطل جبران می‌‌کنند و بدین ترتیب می‌‌کوشند خلاء درونی خود را پر سازند.
نتیجۀ این جدایی این بود که مرگ، تنهایی، نا‏امیدی، بی‏هدفی، پوچی، اسارت، درد و تاریکی انسان را فرا گرفت. انسان انتخاب کرد که از منبع نور و حیات فاصله بگیرد، و در نتیجه به وضعیت کنونی که در دنیای خود می‏بینیم گرفتار گردید.
امروزه خیلی از مردم دنیا با مشاهدۀ این همه بدبختی، بلا، جنگ، بیماری، قحطی و بی‌‌عدالتی در دنیا شکایت می‌‌کنند که پس خدا کجاست. می‌‌پرسند: اگر خدایی هست، چرا دنیا را به ‏حال خود رها کرده است؟
واقعیت این است که موضوع درست برعکس است! این انسان بود که خدا را رها کرد و به‏ راه خود رفت. این انسان بود که سبب جدایی بین خود و خدا گردید، و با این کار زندگی خود و نیز خلقت زیبای خدا را تباه کرد.
قسمت زیادی از کتاب‏مقدس، داستان جدایی و قهر بین انسان و خداست. اما بخش مهمی از کتاب‌‌مقدس نیز به شرح حال محبت عظیم خدا نسبت به انسان، و راه چاره‌‌ای که برای بازگرداندن انسان به سوی خود اندیشید، اختصاص دارد. برخلاف بسیاری از ادیان و مذاهب جهان که به انسان می‏گویند باید در جستجوی خدا باشد، در مسیحیت خداست که پیش‌‌قدم شده، در شخص عیسای مسیح برای ایجاد آشتی و برقراری ارتباط مجدد با انسان به‏سراغ او می‌‌آید. خدا می‏دانست که انسان به‌‌خودی خود هیچگاه قادر نیست خودش را از وضعیت گناه‌‌آلودی که در آن گرفتار است نجات بدهد -‏‏‏‏‏‏‏ هر قدر هم که دست به اعمال نیک بزند یا مراسم مذهبی را به موقع و با دقت انجام دهد. به همین جهت خدای پرجلال خود را فروتن ساخته، به‌‌صورت یک انسان به‏سراغ بشر آمد تا او را نجات دهد. این انسان همانا عیسای ‏مسیح بود. او خدای کاملی بود که در عین حفظ ذات الهی، به‌‌صورت انسانی کامل به این جهان آمد تا با مرگش بر صلیب، قربانی کاملی را که قدرت دارد غضب خدا به‌‌خاطر گناه را فرونشانَد، تقدیم خدا کند. خدا عیسای مسیح را که از ذات خود خداست، به‏عنوان بهترین هدیۀ آشتی و نجات به ما ‏انسان‏ها بخشید. تنها کافی است این هدیه را از او بپذیریم تا موجبات آشتی بین ما و خدا فراهم شود.

۲-‏‏‏‏‏‏‏ارزش هدیۀ خدا

شادی و لذتی که به هنگام دریافت هدیه در ما ایجاد می‏شود زیاد به این بستگی ندارد که ارزش و قیمت هدیه چقدر است، بلکه بیشتر به این خاطر است که مورد توجه و محبتِ هدیه‌‌دهنده قرار گرفته‌‌ایم. با این حال روشن است که برای خرید هر هدیه‏ای باید بهایی پرداخت شود.
 هدیه خدا به ما در کریسمس، بها و هزینۀ سنگینی برای او به‏همراه داشت. خدا پسر یگانه و محبوب خود را در راه ما قربانی کرد. عیسای مسیح جلال و پادشاهی خود را در آسمان ترک نمود و خود را محدود و فروتن ساخته، در آخوری محقر پا به دنیای ما گذاشت. هیچ کس خدا را مجبور نکرد که این هدیۀ گرانبها را به ‏انسان‏ها بدهد، بلکه او از روی میل باطنی و محبت عظیم خود این کار را انجام داد.
هدایایی که در ایام کریسمس به یکدیگر می‏دهیم، در موارد مختلف و تحت موقعیت‌‌های گوناگون می‌‌تواند مفید باشد یا نباشد. اما هدیه‌‌ای که خدا در وجود عیسای مسیح به ما می‌‌‌‌دهد، کل زندگی ما را دگرگون می‌‌سازد. این هدیۀ آسمانی آنقدر مفید و باارزش است که با پذیرش آن، انسانی که از خدا دور شده این امکان را می‌‌یابد که دوباره به‏ نزد او بازگشته، با خالق خویش آشتی ‏کند و ‏همان رابطۀ شفافی را با او داشته باشد که پیش از سقوط داشت. زمانی که هدیۀ خدا را در قلب خود می‌‌پذیریم، این هدیه باعث می‌‌شود خدای حقیقی را بشناسیم، از مرگ و هلاکت ابدی نجات یابیم، و حیات جاودان پیدا کنیم. زندگی ما از آن پس معنا و هدف پیدا می‌‌کند، و امیدی نو و حیاتی جدید در کالبد جان‏های خستۀ ما به‏جریان درمی‌‌آید. این هدیه باعث خواهد شد که از گناهان و اسارت‏های‌‌مان آزاد شده، وارد رابطه‌‌ای زنده و نزدیک با خدای خالق شویم. با پذیرش این هدیه، خود خدا به‌‌وسیلۀ روحش در ما ساکن خواهد شد. امروزه میلیون‌‌ها نفر در سراسر دنیا می‌‌توانند شهادت دهند که چگونه زندگی‌‌شان در نتیجه پذیرفتن این هدیه به‌‌کلی دگرگون شده است. جالب اینکه این هدیه به رایگان، بدون اینکه لازم باشد کار خاصی در ازای آن انجام دهیم، و اصلاً بدون آنکه شایستگی دریافت آن را داشته باشیم در اختیار ما قرار می‌‌گیرد! تنها لازم است با ایمان آن را بپذیریم.

۳-‏‏‏‏‏‏‏هدیۀ ما به خدا

در ایام کریسمس، وقتی عزیزی هدیه‏ای به ما می‏دهد، ما نیز در پاسخ محبت او می‌‌کوشیم هدیه‏ای که در توان‌‌مان باشد برای او فراهم کنیم. همانطور که اشاره شد، خدای آسمان و زمین بهترین هدیۀ خود یعنی پسرش را در این ایام مبارک به ما انسان‏ها بخشید، تا از طریق او ما با خدا آشتی کنیم و دوباره به نزدش بازگردیم.
اما ما چه هدیه‏ای می‌‌توانیم به خدا بدهیم؟
آیا تا‌‌ به حال از خود سؤال کرده‏اید که به‏عنوان یک انسان خاکی چگونه می‏توانم به خدا هدیه بدهم؟ بسیاری از مردم بر این باورند که خدای بزرگ احتیاجی به هدیۀ انسان ندارد. بعضی‏ها هم می‏گویند: «من در راه خدا پول داده‏ام، از وقت و انرژی خود مایه گذاشته‌‌ام، و کارهای نیک انجام داده‏ام.»
برخی ادیان به‌‌راستی نیز هدیه انسان به خدا را به همین انجام مراسم مذهبی محدود می‌‌دانند. اما با شناختی که در کتاب‏مقدس و بخصوص در عهدجدید از خدا بدست می‌‌آوریم، متوجه می‏شویم که او از ما انجام مراسم و تشریفات مذهبی نمی‏خواهد. پس چه می‌‌خواهد؟ به آفریدگار زمین و آسمان که هر چه داریم و هستیم از آنِ اوست و ما فقط مباشر و امانت‌‌دارِ او هستیم، چه هدیه‌‌ای می‌‌توان داد؟
خدا در مقابلِ بهترین هدیۀ خود عیسای مسیح، تنها از ما می‏خواهد که این هدیه را از صمیم قلب از او بپذیریم. هر که هستیم، در هر موقعیتی که قرار داریم یا از هر زمینه‏ای که می‏آییم، وقتی این هدیه را در قلب خود می‌‌پذیریم و اجازه می‌‌دهیم در زندگی ما عمل کند، خواهیم دید که چه تحول عظیمی در زندگی‌‌ شخصی‌‌مان، در روابط‌‌مان با دیگران، و در رابطه‌‌مان با خدا ایجاد می‌‌شود.
هدیه‌‌ای که ما می‌‌توانیم در قبال عیسای مسیح به او بدهیم، همان قلب‏های فروتن و مطیع برای پذیرش این هدیه است.
خدا هدیه گرانبهای خود را به ما داده است. آیا حاضر هستید در این ایام، شما نیز با تمام وجود بهترین خود را که قلب و تمام زندگی‏تان است به‏ عیسای مسیح هدیه بدهید؟ زیرا تنها در صورت هدیه کردن قلب خود به مسیح است که هدیه خدا در زندگی ما تأثیرگذار خواهد بود.

نتیجه

خدا در کریسمس بهترین هدیه خود را که همان عیسای مسیح خداوند است، به‏ ما انسان‏ها بخشید. ارزش این هدیه با هیچ هدیۀ دیگری در این کرۀ خاکی قابل قیاس نیست. به‌‌وسیلۀ این هدیه است که انسان گمشده می‏تواند به آغوش خدا باز گردد و از اسارت گناه آزاد شود. آیا حاضرید همین امروز این هدیه خدا را در قلب خود پذیرفته، به کاری که خدا توسط پسرش برای ما کرد ایمان بیاورید و قلب و زندگی خود را به‏عنوان هدیۀ کریسمس تقدیم او کنید؟
«آنکه پسر (هدیۀ خدا) را دارد، حیات دارد و آنکه پسر خدا (هدیۀ خدا) را ندارد، از حیات برخوردار نیست.» (اول یوحنا ۵:‏۱۲)

No comments:

Post a Comment