جالب اینجاست که در تمام نوشتجات عهد جدید بدون استثناء خدا بعنوان پدر خوانده شده است آن هم بیش از دویست بار! این رابطۀ نزدیک بین ما و خدا و این نسبت ما با خدا را تماما مدیون عیسای خداوند هستیم و کاری که او برای ما انجام داد. وقتی عیسای خداوند پای خود را بر روی زمین گذاشت، یکی از کارهای عظیم او در جان و روح انسان گناهکار این بود که خدای خالق آسمان را تا به مقام پدر برای او بارز و آشکار و نزدیک سازد. عیسای مسیح بارها و بارها یهوه را پدر خود خواند و خود را پسر او. او این هدف را دنبال میکرد تا رابطۀ انسان را تا به این حد به خدا نزدیک سازد. این رابطه تنها و تنها بواسطۀ ایمان به مسیح برقرار میگردد. چگونه؟ عیسای مسیح جایی میفرماید:" من و پدر یک هستیم." ( یوحنا 10: 30 ) در جایی دیگر در انجیل یوحنا عیسای خداوند میفرماید:" در آن روز شما خواهید دانست که من در پدر هستم و شما در من و من در شما." ( یوحنا 14: 20) یعنی از آنجایی که مسیح در خداست و چون ما در مسیح هستیم، ما در خدا هستیم. عین همین قیاس: اگر عیسی پسر خداست، ما چون نیز در عیسی هستیم فرزند خدا هستیم. و همانطور که خدا پدر عیساست، پدر ما نیز هست. در دوم قرنتیان پولس رسول میگوید:" و شما را پدر خواهم بود و شما مرا پسران و دختران خواهید بود. "( دوم قرنتیان 6: 8 ) ما چگونه این اطمینان را داریم؟ پولس رسول این را پاسخ میدهد:" همان روح بر روحهای ما شهادت میدهد که فرزندان خدا هستیم." ( رومیان 8: 16) اما آیا هر کسی میتواند خدا را پدر خود بخواند؟ یوحنای رسول در رسالۀ خود این را آشکارا پاسخ داده است:" کسی که پسر را انکار کند پدر را هم ندارد و کسی که اعتراف به پسر نماید پدر را نیز دارد." ( اول یوحنا 2: 23 ) اعتراف کردن به پسر یعنی: عیسای مسیح بعنوان خداوند و نجات دهندۀ او. یعنی افرادی از مذاهب دیگر و باورهای دیگر قادر نیستند و نمیتوانند خدا را پدر خود خطاب کنند اگر عیسی را بعنوان مسیح و خداوند خود ایمان ندارند.
پس ما با ایمان به مسیح در این رابطۀ نزدیک با یهوه قرار میگیریم. و میتوانیم اعلام کنیم:" من فرزند خدا هستم و خدا پدر من است." وقتی ما چنین ادعایی را با ایمان میکنیم با خود چند بُعد را به همراه دارد. همانطور که در بین رابطۀ پدر و فرزند زمینی اصولی حاکم است در این رابطۀ ما با پدر آسمانی خود نیز اصولی حاکم است؛ اما دوچندان مهم تر و اساسی تر از رابطۀ زمینی با پدران زمینی. ما بعنوان فرزندان پدر آسمانی خود باید هرگز این وظایف فرزندی خود را در این رابطه ایی که عیسای مسیح با مرگ و قیام خود از مرگ برای ما ایجاد کرده است فراموش نکنیم؛ زیرا پدر آسمانی ما هرگز از وظایف پدری خود نسبت به ما کوتاهی یا قصور نمیکند. پس ما بعنوان فرزندان او باید:
1- یهوه پدر آسمانی خود را با روح و راستی پرستش کنیم.( یوحنا 4: 23 )
2- همواره ارادۀ او را در زندگی خود طالب باشیم.( متی 6: 10 )
3- همواره برای او پاک و مقدس زندگی کنیم.( اول تسالونیکیان 3: 13 )
4- همواره فرزندی قدردان و شکرگزار باشیم.( کولسیان 4: 2 )
5- تنها او را با تمام دل و فکر و جان خود دوست بداریم.( متی 22: 37)
6- فیض او را برای خود کافی بدانیم.( دوم قرنتیان 12: 9)
7- همواره به قوت و قدرت او متکی باشیم.( خروج 9: 16)
8- به وعده و پیمانهای او به خود مطمئن باشیم.( مزمور 145: 13 )
9- دنیا را دوست نداشته باشیم.( اول یوحنا 2: 15 )
10- در راستی و حقیقت قدم برداریم.( دوم یوحنا 4)
و او بعنوان پدر آسمانی ما وظایف خود را اینگونه به عمل میاورد:
1- محبت عظیم خود را شامل حال ما کرده و ما را فرزندان خود خوانده است.( اول یوحنا 3: 1 )
2- چون فرزند او هستیم ما را هم ارث با خود و مسیح عیسی ساخته است.( رومیان 8: 17)
3- چون فرزند او خوانده شدیم پس ما را هم میراث با مقدسین خود در پادشاهی نور میسازد. ( کولسیان 1: 12 )
4- چون پدر ماست، برای ما در نبرد با سپاهیان ابلیس جنگیده و پیروزی را به ما عطا میکند.( تثنیه 3: 23 )
5- چون پدر ماست آنچه را که دارد با ما تقسیم میکند یعنی فیض و رحمت و آرامش خود را.( اول تیموتی 1: 2 )
6- چون پدری مهربان است کاستی و ضعف و خطاهای ما را با هشدارها و تنبیهات روحانی تصحیح کرده و ما را پرورش داده تا میوه های نیکو بیاوریم. ( عبرانیان 12: 5-7 )
7- ما را پس از مرگ برخیزانیده و بدنی تماما آسمانی به ما میبخشد.( دوم قرنتیان 5: 1 )
8- روح مقدس خود را بواسطۀ ایمان به عیسای مسیح به ما داده تا در هر زمان بتوانیم نزد او برویم و از او درخواست کنیم.( افسسیان 2: 18)
9- دائما ما را تشویق کرده و امید نیکویی به ما میدهد.( دوم تسالونیکی 2: 16)
10- هرگز ما را ترک نمیکند و تا به ابد با ما خواهد بود.( یوشع 1: 5 )
11-چون مسیح را داریم به ما اجازه میدهد که هر وقت بخواهیم با شجاعت و دلیری به نزد او برویم و از حضور او تقاضا نماییم.( عبرانیان 4: 16)
ای عزیزان!
دیروز ما یتیم و بی سرپرست بودیم. او را هرگز تا به این اندازه نزدیک به خود و متعلق به خود نمیدانستیم. هرگز! ما غارت شده و گمشده در دنیای بیرون؛ آلوده شده با تمام نجاسات و شرارتهای آن. اما این خدایی که ما او را نمیشناختیم بواسطۀ فیض بیکران خود ما را در خون گرانبهای فرزند عزیز خود عیسای مسیح به نزد خود فراخواند. ما را شست. پاک کرد. نامی ارزنده به ما داد:" محبوب " سپس مقامی ارزنده به ما داد:" فرزند "؛ و خود را " پدر " ما؛ هزاران بار باید چنین پدر مهربانی را سجده کرد و پرستید. هزاران با باید رحمت و فیض و عدالت او را ستایش نمود. خدا را شکر بگوییم برای این رابطه ایی که بین خود و ما که یاغیان و سرکشانی بیش نبودیم ایجاد نموده و ننگ و خواری را برای ابد از روی ما برداشته و ما را در مقام مقدسین و کاهنان خود قرار داده است. و چون زمان دیدار فرا برسد ردایی سفید را بر تن ما میکند و ما در حضور خود برای ابد وارد میسازد و ما او را آنطوری که هست خواهیم دید.
ای عزیزان!
این پدر آسمانی خود را پرستش نماییم و محبت و فیض عظیم او را هر روز در مسیح عیسی سپاس گوییم