اعیاد مسیحی
:کریسمس
کریسمس بهعنوان روز تولد مسیح، همه ساله در سراسر جهان مسیحیت جشن گرفته میشود. در این روز درختی تزیین میشود، دوستان و آشنایان به یکدیگر هدیه میدهند، بابانوئل با هدایای خود بچهها را خوشحال میسازد و همه چیز نوید شادی و شعف میدهد. اگرچه روز کریسمس برای غالب مسیحیان مصادف با ۲۵ دسامبر است، اما کلیسای رسالتی ارامنه روز ششم ژانویه، و کلیسای ارتدکس شرق روز ۷ ژانویه را در این رابطه جشن میگیرند. باید اذعان داشت که تعیین تاریخ دقیق تولد مسیح امری است غیر ممکن.
درباره ریشه این جشن، غالب محققان بر این باورند که رومیان در ایام زمستان سلسله جشنهایی داشتند بهنام ساتورنالیا (Saturnalia) که در این ایام کار تعطیل میشد و همگان به جشن و سرور میپرداختند. حتی بردگان نیز در این جشنها شرکت میکردند. نقطه اوج این جشنها روز ۲۵ دسامبر بود و رومیان این روز را تحت عنوان "روز تولد خورشید فاتح" جشن میگرفتند. برخی از محققان بر این باورند که مسیحیان برای ترغیب رومیان مشرک به ایمان آوردن به مسیح، روز تولد مسیح را با روز جشن ملی رومیان منطبق ساختند. بر اساس این دیدگاه، مسیحیان رومیان را تشویق کردند که بجای پرستش خورشید (Sun Worship) "پسر" را بپرستند (Son Worship). ناگفته نماند که برخی از پدران کلیسا با جشن تولد عیسی مخالف بودند، که از آن جمله میتوان به اریجن، ترتولیان و ایرنیوس اشاره کرد. در واقع باید گفت که مسیحیان از مفاهیم موجود در دنیای خود بهره جستند و از آن برای معرفی خدای خود استفاده کردند. بابانوئل و درخت کریسمس نیز در زمرۀ همین مفاهیم قرار دارند. برای مسیحیان، کریسمس صرفاً سمبلی است که به حقیقتِ بسیار مهمترِ انسان شدن خدا در عیسی مسیح اشاره دارد. خدا به جهان خاکی آمد تا انسان و مخلوق خاکی را آسمانی کند. و چه بجاست که در ایامی که بهطور سنتی در فرهنگ قدیم خورشید مورد پرستش واقع میشد، ظهور نور عالم یعنی پسر خدا جشن گرفته شود.
: جمعه سیاه
:عید پاک
روز رستاخیز عیسی مسیح از مردگان یکی از مهمترین اعیاد مسیحیان است. روز یکشنبه برای اولین بار از سوی شورای نیقیه در سال ۳۲۵ میلادی رسماً بهعنوان روز قیام مسیح معرفی شد و بدین ترتیب مسیحیان روز یکشنبه را جایگزین روز شنبه یا "شبات" کردند که مطابق شریعت یهود، روز استراحت مذهبی یهودیان بود.
عنوان "پاک" برخلاف آنچه برخی تصور میکنند، ربطی به "پاکی" و "تمییزی" ندارد، بلکه ترجمه فرانسویِ عید قیام است. واژه فرانسوی "پاک" نیز خود از واژه لاتین "پاسخا" (Paskha) مشتق شده است که ریشهاش همان واژه عبریِ "پسَح"، مهمترین عید یهودیان است. علت این است که مصلوب شدن عیسی مسیح در هفتهای اتفاق افتاد که یهودیان بره پسح یا فصح را به یادبود خروج قوم یهود از اسارت مصر قربانی میکردند. درست همانطور که در شبِ واقعۀ پسح خون بره که بر سر درِ منازل قوم خدا پاشیده شده بود سبب رهایی آنان گردید، در واقعه صلیب و قیام مسیح نیز خونِ بره خدا سبب رهایی و رستگاریِ قوم جدید خدا شد ….
و اما در این مورد که واژه انگلیسیِ Easter از کجا آمده است دو نظر وجود دارد. برخی از محققین آن را برگرفته از لغت Easter میدانند که نامِ الهۀ نور یا بهار در میان اقوام آنگلوساکسون بود. آنگلوساکسونها این الهه را مظهرِ نورِ در حال تزاید میدانستند که نویددهندۀ رسیدن بهار و آغاز سال بود. به همین دلیل امروزه در آلمان جشنی سنتی بهنام Ester وجود دارد که در آن مردم تخممرغهای قرمز رنگ به نشانۀ تولد دوباره به یکدیگر میدهند. برخی دیگر معتقدند که عنوان Easter از لغتِ Eostarun در زبان قدیمی آلمان به معنی "فجر" یا "سپیدهدم" آمده است. شبیه همین لغت در زبان آلمان قدیم به معنی "سفید" نیز هست. جالب است که عید قیام از دیرباز روزی "سفید" دانسته میشد چون مسیحیانی که در این روز برای اولین بار غسل تعمید میگرفتند، به مناسبت جشن قیام مسیح جامههایی سفید میپوشیدند ….
مسیحیان معتقد به کتابمقدس، رستاخیز مسیح را آغازگر خلقت تازه میدانند زیرا خدا در پی آن است که همۀ آفرینش خود را از نو احیا کند و از مؤمنان به خود نیز دعوت کرده تا در این پروژۀ نوسازی با او همکاری کنند.
روزها و آیینهای مقدس
هم یهودیان و هم مسیحیان با رشتهای از آداب و مناسک به استقبال عید فصح میروند. این مراسم در کنیسهها و کلیساهای گوناگون به اشکال مختلفی برگزار میشود، اما بسیاری از اجزای آن مشترک است.
مراسم عید فصح، معمولاً از یک هفته پیش، به نام هفته پاک یا هفته مقدس شروع میشود. به مؤمنان توصیه میشود که این روزها را با روزهداری، امساک، پارسایی و پرهیزکاری طی کنند.
هفته فصح با روز "یکشنبه نخل" شروع میشود، که ششمین و آخرین یکشنبه از ایام توبه و روزه است.
طبق روایت، در آخرین یکشنبه پیش از عید فصح یا فطیر، حضرت عیسی پیروزمندانه وارد اورشلیم شد، درحالیکه شاخی از نخل در دست داشت و پیروان او مسیر حرکت او را با شاخ و برگ درخت نخل فرش کرده بودند.
در این روز مؤمنان برای نماز و عبادت به کلیسا میروند، و به همراه دیگران سرودها و اوراد دینی میخوانند.
آداب و رسوم
بسیاری از آداب و رسومی که در عید پاک رواج دارد، با ریشههای کهن به آیینهای اقوام دامدار و کشتکار میرسد. کل اسطوره مسیح، مرگ و رستاخیز او در آستانه بهار، یادآور جشنهای باروری در آغاز تمدن بشر است.
یکی از رسوم بسیار رایج در عید پاک رنگ کردن تخم مرغ و خوردن آن است، که بی تردید معنای نمادین دارد.
روز عید به ویژه بچهها تخم مرغهای رنگین را، که "خرگوش" در گوشه و کنار باغ پنهان کرده، پیدا میکنند و با لذت میخورند.
رنگ کردن تخم مرغ سنتی دیرین است، و احتمالا اشاره به هنر رنگرزی عیسی مسیح است که جامهها را به هر رنگی که میخواست در میآورد. چنانکه خاقانی شروانی، شاعر ایرانی هم به آن اشاره کرده است:
عیسی به حکم رنگرزی بر مصیبتش
نزدیک آفتاب لباس سیاه برد
و خرگوش، نماد زایش و باروری است، حیوان چالاکی است که در آغاز بهار با تمام توش و توان در امر زاد و ولد کوشاست!
:شام آخر
پس از پایان شام، بر اساس روایات یکی از حواریون، به نام یهودا اسخریوطی، مخفیانه به نزد حاکمان رومی رفت و در ازای پولی ناچیز مخفیگاه مسیح را به آنها لو داد و زمینه دستگیری او را فراهم کرد.
در پایان شب، وقتی حواریون به بستر خواب رفتند، مسیح به تنهایی به بالای کوه زیتون رفت و به مناجات پرداخت و دانست که عقوبتی سخت در انتظار اوست.
سحرگاه جمعه (آدینه نیک) سربازان رومی مسیح را در موضعی به نام "باغ جتسمانی" دستگیر کردند و به مقر فرماندهی بردند.
حاکمان رومی اورشلیم، به تحریک "رؤسای کهنه و مشایخ قوم"، مسیح را پس از شکنجه و آزار فراوان، واداشتند که صلیبی سنگین را بر روی دوش تا بالای تپه جلجتا حمل کند.
"جمعه نیک" روز سوگواری است. پیروان کلیسا در این روز معمولاً از خوردن گوشت پرهیز میکنند. در این روز هم سبزیخواری و هم سبزهکاری توصیه شده است.
روز شنبه را، که روز خاکسپاری مسیح است، اهل کلیسا به عبادت و تأمل و خویشتنداری برگزار میکنند.
مسیحیان امروز در "شنبه مقدس" معمولاً به خانهتکانی و خرید و آشپزی و تدارک بساط روز عید پاک مشغول هستند.
مطابق روایت، در سومین روز پس از تصلیب، یاران و نزدیکان مسیح سپیده دم به مدفن او رفتند تا جسد را تدهین کنند، اما عیسی را نیافتند و دانستند که به سوی "خداوند" رفته است.
روزهای یکشنبه و دوشنبه در همه خانهها جشن برگزار میشود، که با شادمانی و بزم و نوشخواری همراه است. غذای اصلی در این روز معمولاً از گوشت بره است.
:پنتیکاس
پس از 50 روز وقتی روز پنتیکاس رسید. همه ایمانداران با هم در یکجا جمع بودند. ناگهان صدایی شبیه وزش باد شدید از آسمان آمد و تمام خانه ای را که در آن نشسته بودند. پر ساخت.
در برابر چشم آنان زبانه هایی مانند زبانه های آتش ظاهر شد. که از یکدیگر جدا گشته و بر هر یک از آنان قرار گرفت.
همه از روح القدس پر گشتند و به طوری که روح به ایشان قدرت بیان بخشید. به زبانهای دیگر شروع به صحبت کردند. در آن زمان یهودیان خداپرست از جمیع ملل زیر آسمان . در اورشلیم اقامت داشتند . وقتی آن صدا به گوش رسید . جمعیت گرد آمدند وچون هر کس به زبان خود سخنان ایمانداران را شنید . همه غرق حیرت شدند و در کمال تعجب اظهار داشتند . مگر همه این کسانی که صحبت میکنند . جلیلی نیستند .پس چطور است که هر یک از ما پیام آنان را به زبان خودمان میشویم . ما که از پارتیان و مادیان و عیلامیان و اهالی بین النهرین و یهودیه و کپدوکیه و پمفلیه و مصر و نواحی لیبی و.......هستیم . شرح کارهای بزرگ خدا را به زبان خودمان میشنویم . همه حیران و سرگردان به یکدیگر میگفتند ..یعنی چه ..اما بعضی مسخره کنان میگفتند .. اینهااز شراب تازه مست شده اند.
No comments:
Post a Comment