Sunday, 28 September 2014

"محبت کینه به دل نمی گیرد"

"محبت کینه به دل نمی گیرد"

اول قرنتیان باب 13 یکی از معروف ترین متون در باب محبت است. در آیات 4 تا قسمت اول آیه 8 می خوانیم:
اول قرنتیان 13: 4-8
" محبت بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمي‌برد؛ محبت فخر نمي‌فروشد و کبر و غرور ندارد. رفتار ناشايسته ندارد و نفع خود را نمي‌جويد؛ به آساني خشمگين نمي‌شود و کينه به دل نمي‌گيرد؛ محبت از بدي مسرور نمي‌شود، امّا با حقيقت شادي مي‌کند. محبت با همه‌چيز مدارا مي‌کند، همواره ايمان دارد، هميشه اميدوار است و در همه‌حال پايداري مي‌کند. محبت هرگز پايان نمي‌پذيرد..."
در اینجا می خواهم از میان ابعاد مختلف محبت، بر این بعدش تمرکز کنم که محبت کینه "به دل نمی گیرد". عبارت "به دل گرفتن" در اینجا، ترجمه فعل یونانی "لوگیزو" به معنای "به حساب آوردن، گمان کردن، محسوب کردن، حساب کردن 1". پس محبت کینه را به حساب نمی آورد.
ایمان دارم که در پس سخنان خداوند در متی 5: 38-42 چنین محبتی وجود دارد:
متی 5: 38-42
" نيز شنيده‌ايد که گفته شده، چشم به عوض چشم و دندان به عوض دندان. امّا من به شما مي‌گويم، در برابر شخص شرور نايستيد. اگر کسي به گونه راست تو سيلي زند، گونه ديگر را نيز به سوي او بگردان. و هر‌‌گاه کسي بخواهد تو را به محکمه کشيده، قبايت را از تو بگيرد، عبايت را نيز به او واگذار. اگر کسي مجبورت کند يک ميل با او بروي، دو ميل همراهش برو. اگر کسي از تو چيزي بخواهد، به او بده و از کسي که از تو قرض خواهد، روي مگردان."
تنها محبتی که کینه به دل نمی گیرد و شرارت را به حساب نمی آورد، می تواند مانند سخنان خداوند در بالا عمل کند. محبت خدا نیز همانطور که آن را به ما نشان داد، چنین می باشد:
رومیان 5: 6-8
" هنگامي که هنوز ناتوان بوديم، مسيح در زمان مقتضي به‌‌خاطر بي‌دينان جان داد.حال آنکه بندرت ممکن است کسي به‌‌خاطر انساني پارسا از جان خود بگذرد، هر‌‌چند ممکن است کسي را اين شهامت باشد که جان خود را براي انساني نيک بدهد. امّا خدا محبت خود را نسبت به ما اين‌‌گونه ثابت کرد که وقتي ما هنوز گناهکار بوديم، مسيح در راه ما مرد." و
افسسیان 2: 4-6
" امّا خدايي که در رحمانيت دولتمند است، به‌‌خاطر محبت عظيم خود به ما، حتي زماني که در نافرمانيهاي خود مرده بوديم، ما را با مسيح زنده کرد - پس، از راه فيض نجات يافته‌ايد؛ و ما را با مسيح برخيزانيد و در جايهاي آسماني با مسيحْ عيسي نشانيد،"
محبت خدا تنها در این ظاهر نشد که او پسر خود را داد، بلکه در این نیز محبتش نمایان شد که او پسرش را برای گناهکاران داد. برای مردمی که در گناهان و خطایا مرده بودند! چنین محبتی الگوی ماست:
اول یوحنا 4: 10-11
" محبت همين است، نه‌آنکه ما خدا را محبت کرديم، بلکه او ما را محبت کرد و پسر خود را فرستاد تا کفّاره گناهان ما باشد. اي عزيزان، اگر خدا ما را اينچنين محبت کرد، ما نيز بايد يکديگر را محبت کنيم."
یوحنا 15: 12-13
" حکم من اين است که يکديگر را دوست بداريد، چنانکه من شما را دوست داشته‌ام. محبتي بيش از اين وجود ندارد که کسي جان خود را در راه دوستانش فدا کند."
اول یوحنا 3: 16
" محبت را از آنجا شناخته‌ايم که او جان خود را در راه ما نهاد، و ما نيز بايد جان خود را در راه برادران بنهيم."
محبت خدا کینه ما را به دل نگرفت و اینکه ما در گناهان و خطایا مرده بودیم را به حساب نیاورد. خدا پسر خدا را نه برای صالحان و عادلان، بلکه برای گناهکاران داد:
اول تیموتائوس 1: 15
" مسيحْ عيسي به جهان آمد تا گناهکاران را نجات بخشد"
لوقا 5: 32
" من نيامده‌ام تا پارسايان را به توبه دعوت کنم، بلکه گناهکاران را."
مسیح تنها پای شاگردان مطیع خود را نشست. او پای یهودا را نیز شست! در حقیقت محبت خدااینگونه است. محبت اول قرنتیان باب 13 این نیست که تنها کسانی که دوستتان دارند یا کسانی که فکر می کنید "لایق" محبت شما هستند را محبت کنید. بلکه محبت حقیقی آن است که کسانی که دوستتان ندارند و حتی کسانی که به شما صدمه رسانده اند را نیز محبت کنید:
متی 5: 43-48
" شنيده‌ايد که گفته شده، همسايه‌ات را دوست بدار و با دشمنت دشمني کن. امّا من به شما مي‌گويم دشمنان خود را دوست بداريد و براي آنان که به شما آزار مي‌رسانند، دعاي خير کنيد، تا پدر خود را که در آسمان است، فرزندان باشيد. زيرا او آفتاب خود را بر بدان و نيکان مي‌تاباند و باران خود را بر پارسايان و بدکاران مي‌باراند. اگر تنها آنان را دوست بداريد که شما را دوست مي‌دارند، چه پاداشي خواهيد داشت؟ آيا حتي خراجگيران چنين نمي‌کنند؟ و اگر تنها برادران خود را سلام گوييد، چه برتري بر ديگران داريد؟ مگر حتي بت‌پرستان چنين نمي‌کنند؟ پس شما کامل باشيد چنانکه پدر آسماني شما کامل است. "
احتمالاً بارها آیات بالا را خوانده و فکر کرده ایم که اجرایشان مشکل است. اما محبت چیزی نیست که از خود ما سرچشمه بگیرد. خود ما نمی توانیم کاری بکنیم (یوحنا 5: 30). در عوض محبت ثمره ای است که طبیعت تازه ذاتاً از خود تولید می کند. زمانی که خود را به خداوند تسلیم کنیم، خود را خالی نموده و به مسیح اجازه دهیم تا در دلهای ما ساکن شود (افسسیان 3: 17)، طبیعت تازه ثمرات خود را همانند درختی سالم یعنی بطور طبیعی به بار می آورد.